Sunday, January 23, 2011

....=ایران + کره + 5+1


یکی ازکانالهای تلوزیون داره مسابقه فوتبال ایران رو پخش میکنه.
یکی از بازیکنا توسط بازیکن کره ای کنار خط زمین تکل از کنار شده و زمین خورده. قاعدتا حق با بازی کن ایرانه. مربی کره ای که از قضا کنار خطه زمین ایستاده دستش رو دراز میکنه که بازیکن رو بلند کنه. کارش غلطه ولی قصد ش جوانمردانه است.
بازیکن ایرانی دستش رو به تندی پس میزنه و شروع میکنه سر داور داد و بیداد که این چرا دستش رو آورده تو زمین بازی و به من دست زده
میزنم اون یکی کانال خلاصه خبر از اجلاس 5+1 است و قضیه هسته ای ایران. آدمای اونور میزمذاکره اعلام میکنن که ایران منطق ما رو نمیفهمه و تا نخواد به زبان مشترک که همه دنیا قبولش دارن حرف بزنه این نشستها همش به بن بست و تحریمهای بیشتر ایران منتهی میشه. ایران همچنان فغان میزنه که این ابرقدرتها حق ما رو ندیده میگیرن و ما پای حرفامون هستیم.
برمیگردم رو کانال ورزشی. داور به بازیکن ایرانی بخاطر فحاشی و توهین کارت زرد میده و بازیکن ایرانی همچنان فغان میکشه که حق با اونه.
با خودم فکر میکنم این اشکال دنیاست که زبان ما رو نمیفهمن و همه جا حق ما رو میخورن یا اشکال ماست که تنها به روش انسانهای نخستین بلدیم از خودمون دفاع کنیم اونهم در قرن 21 که این زبان رو فقط توی غارها میشه پیدا کرد و کسی سر ازش در نمیاره ؟

9 comments:

Afsaneh said...

خوندمت و البته در گوگل ريدر به اشتراك گذاشتم نوشته‌ات را :-)
نوشته‌هاي دوست‌داشتني را دوست دارم، دغدغه‌هامون يكي هست :-)
شايد بعضي وقتها هم يه چيزهايي را اينجا نوشتم، البته شخصي ها را ;-)
http://afsanehm.wordpress.com/

کولی said...

افسانه جان گرچه آهنگا کتابها و شعرهایی که انتخاب مکنی دوست دارم ولی نوشته های خودتو بیشتر دوست دارم.
مرسی. خوندم پستت رو و خواهم خوند. امسال دهمین سالی است که من و تو توی این دنیای ویرچوال با هم دوستیم و از عقاید هم لذت میبریم. پیروز باشی هر جا که میری.
در ضمن مرسی بابت گوگل ریدر. مگه تو واسه من مارکتینگ کنی خواهر وگرنه من حتی هنوز نمیدونم این گوگل ریدر چه صیغه ای است و میترسم اگه یاد بگیرم علاوه بر فیس بوک و وبلاگ و مسنجر اینهم به لیست اعتیادهام اضافه بشه :))) .

فرشید said...

درود بر شما
بسیار آگاهی‌ بخش و قابل تامل بود...دست مریزاد

رضا said...

آخ که از دل من گفتی نمی دونم چرا همه دارن حق مارو می خورن یکی یه فکری کنه

Anonymous said...

khafe sho taze bedoran reside sosool

کولی said...

بسیاری از افراد مانند کامیون های حمل زباله هستند. آنها سرشار از آشغال، ناکامی، خشم، و ناامیدی در اطراف می گردند. وقتی آشغال در اعماق وجودشان تلنبار می شود، آنها به جایی احتیاج دارند تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند.

به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان بدهید، برایشان آرزوی خیر بکنید، و بروید.

محمدعلی said...

یعنی منظورت زبان فارسیه که تو غار مینوشتن!!!؟؟؟(با توجه به نظراتت در بلاگهای دیگه به این نتیجه رسیدم، چون اصرار داشتی که متخصص زبان انگلیسی هستی!!!...) خب اگه اینطوریه که اشتباه میکنی چون آندرانیک تیموریان انگلیسی با داور صحبت میکرد و اگه من هم بد متوجه شدم، با جوابتون روشن میشم و در آینده هم کسی دچار کجفهمی نمیشه!!!...
شاد باشی...

کولی said...

نه آقای محمد علی عزیز. شما دچار کج فهمی شدین.
زبان انسانهای متمدن زبان گفتگو است نه دعوا و مرافعه. نه تهدید و نه خشونت.
ظرف این زبان هر چی میخواد باشه. فارسی ترکی کردی انگلیسی عربی و...
مهم اینه که یاد بگیریم چطور از لغات استفاده کنیم و به جای اینکه لغات رو تنها برای بروز احساسات منفی خودمون بکار ببریم از اونا برای ابراز منطق و استدلال استفاده کنیم.
امروزه این زبان مشترک همه مردم دنیاست.
در دنیای امروز ارزش صحبتهای شما با منطق پشت اون سنجیده میشه ونه با احساسات پوشیده شده پشت این لغات و حتی نه نام زبانیکه شما باهاش صحبت میکنید.
در ضمن من خودم رو کارشناس زبان انگلیسی نمیدونم. گرچه به راحتی با این زبان میتونم ارتباط برقرار کنم ولی کارشناس کسی است که در این زمینه تحصیل کرده. ولی من از این زبان برای ابزار ارتباطی استفاده میکنم و قاعدتا وقتی از یک ابزار زیاد استفاده کرده باشی بهتر میتونی ازش استفاده کنی.

یک هم وطن said...

دوست عزیز شما که سنگ تمدن انسانی غرب را به سینه می زنید و هیهات بی فرهنگی ملت های
دربندی چون ایرانیان(که همواره مغبون به دست حاکمانشان قدرت های انسان دوست نما و حتی پاره ای از خود
مردمانشان بوده اند) را در بوق وبلاگتان می کنید لازم است کمی بیشتر منصف باشید و به سادگی فریفته لبخندهای تصنعی این مردمان به اصطلاح متمدن نشوید و ببینید جنایاتی که اینها در طول تاریخ مرتکب شده اند
و هنوز دارند مرتکب می شوند تا فقط رفاه را در محدوده جغرافیایی خویش فراهم سازند و باکشاندن مردمان کاری و
زبده دیگر کشورها هر روز خود را فربه تر و ملت های درب ند را ضعیف تر سازند. مثالهایی اندک از
هزاران که نمایانگر تمدن به اصطلاح انسانی غرب است که خودتان هم خوب می دانید : استثمار منابع مردمان ضعیف نگاه داشته شده پاکسازی
آمریکا و اقیانوسیه از مردمان بو می شان که در آغاز با آغوش باز پذیرای این مهمانان ناخوانده بودند آپارتاید
آفریقای جنوبی کشاندن مردمانی مظلوم وبیچاره چون مردم بی دفاع افغانستان و پاکستان به صحنه درگیریهای خود
درطول جنگ سرد که سرانجام به حملات انتحاری انجامید و بهانه ای در دست آنان داد تا مسلمانان را خشک و تر با
هم بسوزانند و همه را متهم به تروریسم کنند از جمله هم وطنان خودت را و حالا با تحریم ملت بیچاره ایران که 8 سال جنگ را برای بدبختی و تحقیرش کافی ندانستند (چه حاکمان خودش چه قدرت های انسان دوست نما)ت
ه مانده رمقی که مانده بود را دارند می گیرند و آیا اگر همین ملت های به
اصطلاح متمدن کمی از این بدبختی ها را تجربه می کردند باز ما شاهد لبخندهای تصنی شان بودیم یا اینکه درسته همدیگر را می بلعیدند

در اینکه ما نقص هایی داریم که باید یاد بگیریم چگونه بر طرفشان کنیم و در اینکه دیگر ملت ها خوبی هایی دارند که می شود از آنان آموخت شکی
نیست اما ما اگر بخواهیم دست و پا بسته فریفته دیگران بشویم و خود را فراموش کنیم از چاله به چاه افتاده ایم