Thursday, February 3, 2011

خاکریز خودم

امشب همه اهل خونه زودتر خوابیدن. بیرون باد نیمچه سرد و خوبی میاد. یک بلوز آستین بلند میپوشم و از خونه میزنم بیرون. ساعت ده و نیم شبه. خنکای باد زیر پوستم میدوه و روی ستون فقراتم میلغزه. تنم مور مور میشه ولی افکار گر گرفته ام رو آروم میکنه.
یه نفس عمیق میکشم و خودم میسپارم به باد.
دلم هوس خودمو کرده. یه نفس عمیق دیگه مهمونش میکنم.
میدونم که این روزا مشغول ساختنه. ساختن یه دیوار بلند. اونم دور خودش. هر روز یک آجر روی آحر روز قبل.
هر چی دست و پا میزنم نمیتونم منصرفش کنم. تنها بهم اجازه اینو میده که انتخاب کنم اینور دیوار باشم یا اونورش.
میدونم یه دنده است از حرفش برنمیگرده. این مدت زیادی تحت فشار بوده و تحلیل رفته و الان هم که همه ارتباطش با دنیای اطرافش قطع شده.
سیستمش اینجوریه. وقتی که کم میاره برای اینکه ته مونده قواش از دست نره و بتونه دوام بیاره شروع میکنه دور خودش پیله بستن.
دفعه قبل سه سال طول کشید تا دگردیسی کرد و از تو این پیله در اومد. در حال حاضر کاملا تو وضعیت ایزوله ای به سر میبره. ارتباطش با دنیای اطرافش کاملا قطع شده. نه زبان کسی رو میفهمه و نه دلیلی پیدا میکنه که از تو لاک خودش بیاد بیرون . مثل گرسنه ایه که از شدت ضعف پس افتاده ولی توان اینکه تا آشپزخونه بره که چیزی بخوره رو نداره و میدونه که با خوردن غذا مشکل حل میشه ولی نای پا شدن نداره.
ترجیح میده بخوابه که ته مانده قواش از دست نره. هفته ای یکی دوبار نوبت هواخوریشه. ولی اینقدر تو ماشین مثل لاشه گوسفند تکون و تنش داره که بعد از اتمام هواخوری اعصابش از قبل آشفته تره. از امروز ترجیح داد که از قید همین هواخوری هفتگی هم دیگه بگذره و تو این ماشین نشینه.
هر روز یکی از همین آجرا روی این دیوار میچینه. موبایلش الان یک هفته اش که باطری تموم کرده ولی دلش نمیخواد که شارژش کنه و ازش صدا در بیاد. وقتی صدای زنگ تلفن بلند میشه بزور وادارش میکنم که تلفن رو برداره.
میگه حوصله اینکه الکی به صداش رنگ و لعاب بده و حرف بزنه رو نداره. "خود" بیخودی است. اصلا نمیشه خرش کرد و اصلا نمیتونه فیلم بازی کنه. ترجیح میده وقتی درگیره باخودش کسی رو نبینه.
میگه حالا که دیگه نمیتونه درست و حسابی تماس داشته باشه همون بهتر که عادتش رو هم از سرش بندازه و همین تماسهای محدود رو هم قطع کنه.قانونش همه یا هیچه ابله.
منم روزا نظاره گر این خود بیخودم هستم که داره تند و تند کار ساختن این دیوار رو پیش میبره. یکی میگفت که ما دور خودمون دیوار نمیسازیم چون میخوایم تنها باشیم بلکه واسه این میسازیم ببینیم که واسه کی اینقدر مهم هستیم که بیاد بزنه دیوار رو خراب کنه و به ما برسه.
فکر کنم منم یکی از این روزا تا دیر نشده و قدم به دیوار میرسه بپرم اونور دیوار و برم پیش "خودم". به هر حال نمیشه تنهاش گذاشت. نامردیه! یار غارمه. همه جا باهام بوده. الان که بهم نیاز داره نباید تنهاش بذارم.
نمیدونم این انفرادی چقدر طول خواهد کشید ولی چاره ای نیست " خود داری" خیلی بهتر از " بیخودی" است.
باد سرد تقریبا نوک دماغم رو تبدیل به قندیل کرده. برمیگردم خونه و یه چای داغ واسه خودم درست میکنم و میشینم پای فیس بوک. شاید یکی از این همین روزا مجبور بشم این تنها کانال ارتباطی رو هم ببندم و کامل با دنیای بیرون خداحافظی کنم. دستهام آبستن تغییرند.
چای تازه از حلق و مری ام لیز میخوره و میره که دلمو گرم کنه.

10 comments:

mbz said...

خوب خيلي سخته آدم با خودش كنار بياد و بتونه اونو قانع كنه .چون آدم شايد بتونه سر ديگران گول بماله ولي سر خودشو نه.
اميدوارم بتوني با خودت كنار بياي.

صهبا said...

کولی عزیزم

واژه هات بوی دلتنگی میده،من هم بارها وبارها (شاید با دوره تناوبی از مرتبه ی یک سال) دچار این پوست اندازی میشم. حس غریبیه،خیلی غریب. تو این لحظات دیوار خودش ساخته میشه و بالا میره چه بخوای چه نخوای. آرزو میکنم از این پیله یه پروانه ی رویایی و بینظیر بیرون بیاد.
دوست خوبم این جور وقتا پنجره ای که بشه فقط از داخل باز وبستش کرد خیلی مفیدن، مثل یه کاتالیزور عمل میکنن.

پایدار وسلامت باشی

کولی said...

مارتین عزیز: با خودم در صلحم با زمانه مشکل پیدا کردم. واسه همینه که دارم دور خودم پیله میکشم.
صهبا جان کلماتت خیلی دلنشین بود. معلومه که تو هم توی این شرایط بودی . حتما باید به فکر پنجره باشم که از اون شاهد کوچه خوشبخت باشم. بیشتر بهم سر بزن. حرفاتو دوست دارم.

RS232 said...

امان از این هورمون ها کولی جان. به نظر من یک نفر باید سرت را در آغوش بگیرد و مثل گربه نازت کند و قربان و صدقه ات برود.

کولی said...

آرش جان فکر کنم منم مثل ببو گلابی باید برم خودمو به انجمن حمایت از حیوانات اهلی معرفی کنم :)))

Unknown said...

roozi ke to beri faardash man ham raftam......

mahmood majidi said...

there is no such thing as encryption of the data in your skin, unless your
talking about heterochromatin, at which point your argument breaks down.
بلیط هواپیما ارزان

خرید بلیط خارجی

بلیط خارجی

بلیط چارتر

بلیط پرواز خارجی

لیست قیمت بلیط هواپیما

mahmood majidi said...

Thank You! This will be very helpful!
برای سفری راحت  نیاز دارید بلیط هواپیما را هم
سریعتر خریداری کنید, تا لذت یک سفر شیرین برای همیشه در خاطرتان بماند
. خرید بلیطخارجی با بهترین 
 قیمت بلیط هواپیما دل مشغولی بیشتر
مسافرانی است که طرفدار سفر تهیه بلیط پرواز خارجی با هواپیما هس
تند.ما به شما خرید اینترنتی بلیط هواپیما ارزان و 
بلیط چارتر را پیشنهاد می کنیم.

Ismaeil Sahab said...



Thank you a bunch for sharing this with all folks you actually recognise what you are speaking about! Bookmarked.
Kindly also consult with my site =).


رزرو هتل کیش و معرفی هتل های شهر کیش

خرید بلیط قطار

بیمه مسافرتی

خرید بیمه مسافرتی

بیمه مسافرتی آنلاین

MohammadAmin Sadeghi said...

Our site, in addition to the possibility of purchasing the last-minute external tour

سایت ما علاوه بر امکان خرید تور لحظه آخری خارجی این امکان را به شما میدهد که تور هایی مانند تور کیش و تور مشهد را به صورت لحظه آخری خریداری کنید، شما با مراجعه به سایت تور با تو و با وارد شدن به قسمت تور داخلی میتوانید تمام تور های لحظه آخری داخلی یا خارجی مثل تور گرجستان را مشاهده کنید و از تمامی هزینه های آن مطلع شوید. در سایت تور باتو شما میتوانید تور هایی نظیر تور دبی و همینطور تور استانبول را به صورت لحظه آخری خریداری نمایید زیرا سایت ما شما را مطلع میسازد که در چه زمان هایی امکان این را دارید که اینگونه تور ها مثل تور ارمنستان لحظه آخری را به صورت لحظه آخری تهیه نمایید.