Wednesday, September 5, 2012

برخورد تمدنها ، المپیک ، مسلمانی و مدال


اسم این خانوم سناتور کیت لاندی است . 45 سالشه و در 16 سالگی در کلاس یازده ترک تحصیل کرده.و وارد بازار کار شده. کارگر جمع آوری ضایعات آسبستوز بوده و بعدا از طریق اتحادیه کارگری وارد سیاست شد.  از نوجوانی نت یال و قایقرانی کار میکرده. .
در حال حاضر وزیر ورزش استرالیاست. و همراه با تیم ملی پارا المپیک در لندن به سر میبره. امشب باهاش مصاحبه میکردن. گشاده رو و خاکی است. از ورزشکارهای پارا المپیک حرف میزد .
از قدرت الهام بخشی هر کدوم از این ورزشکارها.
از داستان زندگی منحصر به فرد هر کدام از اونها.
از اینکه چه افتخاری داشته که جزو هیات اهدای جوایز بوده.
از اینکه شاهد اون لحظه پیروزی بوده که یک ورزشکار سالها در ذهنش تصور کرده و براش زحمت کشیده. 
 از اینکه افتخار داشته جزوی از اون بخش تاریخی زندگی یک انسان باشه. از اینکه شاهد لخظه پیروزی اراده یک انسان باشه در حالیکه هنوز بدنش دچار رعشه خستگی حاصل از مسابقه است.
 
گزارشگر عکسی رو ازش در حال پاروزنی نشان داد و گفت براشون داستان رو بیشتر تعریف کنه. . ماجرا از این قرار بود که خانم کیت با همپای انگلیسیش شرط بسته بوده که استرالیا در المپیک صاحب مدال بیشتری میشه تا انگللیس و چون شرط رو باخته بوده در نتیجه به عنوان بازنده مسیر 2200 متر رودخونه رو پارو زده و در آخر هم با شامپاین ازش پذیرایی کردن و تعداد قابل توجهی هم از دوستان و مردم عادی برای دیدن ادای دین وزیر ورزش استرالیا  در محل مسابقه جمع شده بودند که کلی به همه خوش گذشته  و خندیدند.
ازش در مورد مدال دادن به قهرمانان مرد مسلمان پرسیدند و اینکه آیا اون هم مثل کیت میدلتون تپق زده یا نه. گفت من اتفاقا مدال به یک ورزشکار ایرانی دادم در رشته وزنه برداری ولی چون میدونستم که دست نمیده به یک سر خم کردن در مقابل هم افاقه کردیم. 
(توضیح اینکه خانم کیت میدلتون مدال طلای آقای مهرداد کرم زاده رو در پرتاب دیسک اهدا کرد که هیچ کدام از طرفین دستشون رو به  سمت هم دراز نکردند و این مسئله که ورزشکاری موقع اهدای چایزه دست نده اونهم به خانم میدلتون! خیلی در رسانه ها بازتاب داشت)
  تلوزیون روشن بود و همچنان گزارش پارا المپیک نشون میداد ولی من هنوز غرق حرفهای این خانوم سناتور بودم و حسی آسمانیی که از لحظه اهدای مدال به ورزشکارها داشت رو با حسی که یک قهرمان مرد مسلمان در موقع دریافت مدال از دست یک زن داشت، مقایسه میکردم. مدالی که سالها براش زحمت کشیده. مدالی که تجلی قدرت اراده بر جسمش بود. مدالی که گواه هماهنگی ذهن و روح و بدنش بود....
مقصد همه این آدمها لندن بوده ولی تجربه هر کدام از این سفر به اندازه بزرگی حبابی است که برای خودشون به عنوان دنیا تعریف کردن
 
کعبه ان سنگ نشان است که ره گم نشود / حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاس  

No comments: